یاسای ما، لبخند خدا

دفتر خاطرات نی‌نی قهرمان (قسمت دوم)

1390/3/23 11:00
نویسنده : مامان و باباش
1,337 بازدید
اشتراک گذاری

اختصاصی لبخند خدا: این مطلب به صورت سریالی به قلم "بابای نی‌نی نیومده (لبخند خدا)" به رشته تحریر در می‌آید. بازپخش آن در هر جا و به هر صورت بدون ذکر منبع عرفا و شرعا حرام است و مستوجب بازپرداخت حق‌الناس به اضافه سودش در آن دنیاست. اگه طالب این همه دردسرید، خود دانید.

بازگشت نی‌نی قهرمان niniweblog.com

تاریخ: بازم که پرسیدی؟ بنویس دومین روز سال عام النی‌نی!

روز: آها منظورت چند شنبه است؟ بنویس الانم نمی‌دونم!

ساعت: فکر کنم ویولت یا سواچه! الانه که نیگا می‌کنم می‌بینم سیکو پنجه!

مکان: من حیث مجموع و به جهت حضور انبوهی از عمو و عمه و خاله و دایی و بابا بزرگ و مادر بزرگ و بچه‌های بی‌تربیتی که به جای امضای هی لپم می‌کشند، باید منزل یکی از این هواداران نزدیکم باشه!! niniweblog.com

موقعیت: چی میگه؟

شرح داستان: در مسیر ورزشگاهی (بیمارستان) که تو اون ضربه فنی شدم، niniweblog.com اما چیزی از ارزشام کم نشد تا خونه که کلی راه بود حتی یه دقیقم پام به زمین نرسید! و همش رو سرو کول هوادارم بودم که مث این که قحطی وسیله بود! niniweblog.com بیش از 5 نفر (راستی 5 تا چند تاست؟) سوار این ماشین شده بودند! niniweblog.com و هی به دو نفر جلویی (قاعدتا باید مامان بابام باشند) می‌گفتند: واااااااای چقد نازه! دوست دارم بخورمش! وای مث این که گیر قبیله آدم خوارا افتادم! تازه فهمیدم چرا اون خانومه منو حموم داد؟!!

بعد که به خونه رسیدم دیدم خبر این مبارزه نابرابر  چنان در دهر پیچیده که یه عالم دیگه از هوادارنم اونجا به صف شدن niniweblog.com که با دیدن جمال من از خود بی‌خود گشته و آنچنان به من حمله کردند که معلوم نبود اگه بزرگترا نبودن فرداش روزنامه‌ها چی می‌نوشتند؟! قهرمان نیامده رفت! سوء قصد به جان قهرمان مگس وزن بوکس و از این چیزا! niniweblog.com

نمی‌دونم چی شد که بی‌اختیار احساس کردم ملت دارن مشکوک نیگام می‌کنند! niniweblog.com همشون بینیشونو تیز کرده بودند و به هم نیگا می‌کردند که یه هو دیدم همشون دارن منو نیگا می‌کنند! که یکی از همون کسایی که تا یه دقیقه پیش برا این که منو بغل کنه از سر و کول همه بالا می‌رفت، داد زد: خربکاری کرده! niniweblog.com

اولین بار بود که این حرفو می‌شنیدم. اما از اونجا که دیگه همه آروم شدن و ازم دور شدن فهمیدم خرابکاری یعنی که اونا فهمیدن اگه خشمگین بشم یه تنه حریف همه میشم. niniweblog.com نمی‌دونم چرا مامان خانوم از این خشم من نترسید و حتی با علاقه زیادتر گفت: فدات شم از این به بعد خرابکاریاتو تو جمع نکن! حتما منظورش این بود که ای قدر خودمو خشمگین نشون ندم که همه ازم بترسن! ناسلامتی اون طفلکی‌ها هوادار منن! niniweblog.com

.............

من شیوه رفع و رجوع این خرابکاری رو نوشته بودم! اما فکر کنم هیئت نظارت بر دست نوشته‌های نی‌نی‌های جهان اونو سانسور کرده! niniweblog.com

بی خیااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااال بعدا میگم بعد از اون خرابکاری چی شد. فقط دستم اومد اونایی که می‌خواستند منو بخورند niniweblog.comبا دیدن این خرابکاری می‌گفتند: پیف! اه ... اه!! نیم وجبی چی خورده؟! منم فهمیدم این نارفیقان که می‌بینی دور نی‌نی! مگسانند دور شیرینی!!

niniweblog.com (آقای کارگردان، درسته که من بچم! اما من که می‌دونم این مگس نیست!) niniweblog.com

(ای آقا من که می‌دونم اینم مگس نیست! اما چیکار کنم چاره‌ای نیست!)

تا بعد!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

محمد گیان
23 خرداد 90 12:29
سلام خوبین چه خبر


سلامتی شما و محمد گیان! هیچی داریم جمع می‌کنیم واسه همیشه بوکان خودمون! بگو ایشالا...
مامان حسین
24 خرداد 90 2:13
سلام عزیزم
من هم شما را لینک کردم.:


ممنون و بازم ممنون!
مامان محمدجوادگل
24 خرداد 90 3:53
سلام
وبلاگ خيلي قشنگي داريد. مطلب ني ني قهرمان هم خيلي قشنگه .
از صميم قلبم براتون دعا مي كنم.
اجازه هست لينكتون كنم؟


معلومه! ما در به در به دنبال یه دوست تازه می‌گردیم. شما لینک شدید.
مامان امير محمد
24 خرداد 90 13:06
سلام مامان وباباي ني ني نيومده خيلي جالب بود حسابي لبخند رو لبام اومد دلم هم براي بچه هاي بيچاره سوخت ،‌اگه اجازه بديد تو وبلاگم هم نوشته هاتون رو بزارم .
ممنون


مشکلی نیست! فقط خواهشا ذکر منبع فراموش نشود.
محمد گیان
24 خرداد 90 13:23
سلام به سلامتی انشالله که هر جا میرین خوب خوش خرم باشین آمیییییین


ممنون مامان محترم محمد گیان!
مامان حسني
24 خرداد 90 15:42
سلام خسته نباشيد خيلي قشنگ بود داره جالب ميشه منتظر بقيه سريال هستم
خوش باشين


منتظر باشید! چون این نی‌نی واقعا قهرمانه!
مامان عسل
24 خرداد 90 20:36
سلام انشاا... هرجا که شادترین برید ولی وبلاگو به روز کنین
شاد باشین


ایشالا. فعلا تا یه هفته دیگه خبری نیست! بعد اونم یه روزه رو به راه میشیم! ممنون که به فکر مایید!
مامان علي
25 خرداد 90 0:29
خيلي با مزه بود.منتظر بقيشيم. به سلامتي هر جا ميرويد خوش باشيد
مامان ماهان
25 خرداد 90 8:34
الهی که زود زود نی نی دار بشین
منم لینکتون کردم بووووووووووووس


واای چه دعای با حالی!
مامان ماهان عشق ماشین
25 خرداد 90 15:27
سلام.ما هم شهر خودمون نیستیم.ایشالا یه روزی هم ما به سلامتی میریم شیراز.اگه فضولی نباشه کجا بودین که حالا دارین تشریف میبرین شهرتون؟


سردشت (آ.غ) به واسطه کار و شغل هر دومون ما پنج سال اینجا بودیم که داریم به سلامتی می‌ریم شهر خومون بووووووووووووووووووکان!
محمد گیان
25 خرداد 90 15:40
سلام


صد تا سلام! مامان محمد گیان.
مامان حسین
25 خرداد 90 23:13
تولد حضرت علی و روز پدر بر شما مبارک


ممنون! بر بابای همه‌ نی‌نی‌ها مبارک.
مامان صفا
26 خرداد 90 0:48
سلام روز مرد وتولد حضرت علی مبارک باشه
انشالله در سایه لطف حق سال دیگه همچین روزی روز پدر بهتون تبریک بگم به مامان لبخن خدا سلام برسونید خیلی مراقبش باشین ها . راستی ما هم غریبیم فعلا تا 5 سال بعد استان بغلی شما
وب لاگ ما (گلکم) هست شما رو لینک کردم بااجازه





ممنون مامان صفای با صفا! اما ای کاش آدرس وبتونو هم درج میکردید که ما هم شما رو لینک کنیم. در ضمن روز پدر بر بابای صفا مبارک.
الی
26 خرداد 90 15:15
اگر بدانی...

چه کسی،کشتی زندگی را
از میان موج های سهمگین روزگار
به ساحل آرام رویاهایت
رسانده است؟
"پدرت"را می پرستی!!!

روز پدر مبارک




ممنون! خواهر خوش احساس من.
مامان صفا
26 خرداد 90 17:33
خونه خاله از این ور





والا خاله جون!به خونت میایم. لینکت هم می‌کنیم.
مامان ابوالفضل
28 خرداد 90 0:10
با سلام خدمت شما من هم شما رو لینک کردم موفق باشین
مامان صدرا
28 خرداد 90 8:22
سلام به لبخند خدايي هاي مهربون ،
خوشحالم كه به ديار خودتون بر مي گرديد ، غريبي خيلي سخته
اميدوارم اتفاقاي قشنگ زندگي توي شهرتون كمين كرده باشه تا هر روز زندگيتون گرمتر و صميمي تر بشه و خداوند لبخند شو براتون توي شهر و ديار خودتون نشونتون بده


ممنون مامان صدرای عزیز واسه این دعای قشنگتون.
مامان ماهان
29 خرداد 90 12:36
سلام خوبین


ممنون! شما و نی‌نی نازتون خوبین!
مامان ایناز
29 خرداد 90 15:43
ممنون از اینکه به وبلاگم سر زدید ..........من لینکتون کردم


ممنون... شما هم لینک شدید.
مامان هوراد
30 خرداد 90 11:25
مطالب زیبا و جالب بود ممنون
ازتون خبری نیست شما خوبید؟
ما دوستتون داریم


ما خوبیم و بهتون سر می‌زنیم. ما هم دوستتون داریم.
مامان عسل
30 خرداد 90 17:51
سلام خیلی جاتون خالیه
پس کی به روز می کنین؟ من بیصبرانه منتظرم



ممنون مامان عسلی! به چشم آپ هم می‌کنیم.
مامان حسین
2 تیر 90 13:18
shima
2 تیر 90 23:47
سلام مامان و بابای لبخند خدا(نی نی نیومده)مطالب وبلاگتون خیلی قشنگه با اجازتون لینکتون کردم


ممنون! شما هم لینک شدید.