دفتر خاطرات نینی قهرمان (قسمت سوم)
اختصاصی لبخند خدا: این مطلب به صورت سریالی به قلم "بابای نینی نیومده (لبخند خدا)" به رشته تحریر در میآید. بازپخش آن در هر جا و به هر صورت بدون ذکر منبع عرفا و شرعا حرام است و مستوجب بازپرداخت حقالناس به اضافه سودش در آن دنیاست. اگه طالب این همه دردسرید، خود دانید.
نینی قهرمان و اعضای خانواده
تاریخ: تاریخ، جغرافیا، علوم و ... میدونم که همشون کتاب درسند و باید یه کم که تپل شدو بخونمشون!!
روز: عزیزم اطلاعاتم بالا رفته! اون که تو میگی رزه که بابام واسه تولد مامان گرفته بود، ولی مامان بعد این که اونو از پنجره انداخت بیرون، گفت: مرده شور اون کادوتو ببرن! برو از شوهر انسی جون یاد بگیر که آقاش واسه روز تولدش سویچ یه ماشینو بهش داد! بابام که نمیخواست کم بیاره دست کرد تو جیبشو سویچ اون پیکان گوجهای مدل 56 داد به مامان و گفت: بیا عزیزم! این سویچ ... اینم کارت سوخت!! ولی قبلش ببرش پیش اوس اکبر که یه نگاهی به چهارستونش بندازه و بهت بگه که چقدر روپاست... که مامان پرید وسط حرفشو گفت: خوب دیگه چی؟ بابامو قیافه حق به جانبی گرفت و گفت: من که ندیدم تا حالا دندون اسب پیشکشی رو بشمارن!! در پایان نتیجه میگیریم که پیکان گوجهای مدل 56 همان اسب است که دوندونش را نمیشمارند!!
ساعت: دیواری!
مکان: منزل بابای بابام که گرچه قدش از بابای اورجینالم کوتاهتره! ولی روزی صد دفعه بهم میگن: عزیزم! بگو بابا بزرگ!!
موقعیت: آقا چرا همه سوالای سختو از من میپرسین! من اگه خیلی بلد بودم همون دفعه اول جوابشو مینوشتم که شما هر دفعه واسه سه خط خاطره نوشتن از من نخوای اولش داستان حسین کرد شبستری رو واست بنویسم!!
شرح داستان: راستش از روزی که از اون مسابقه نابرابر که به شکست مفتضحانه من انجامید، به خونه برگشتم تا امروز همه اعضای خانواده که امروز همه سعی میکنند یه جورایی بگن که چیه من میشن، بیشتر اوقات دمغم و تو خودمم! راستش واسه ما قهرمانا افته که بعد از شکست اطرافیان تظاهر کنند که چیزی نشده! تازه بعد از اون هرکی میاد با خودش شیرینی میاره و یه دستی به لپ و لوچم میکشن و بوسم میکنند و بعدشم از شیرینی میهمان قبلی یه چندتایی میخورن و پا میشن و میرن!
من که نفهم نیستم و میدونم اینا واسه اینه که من روحیمو از دست ندم و تو مسابقه برگشت جبران کنم! مخلصش این که امروز همه تو خونه همون بابایی که تعریفشو شنیدین جمع شدن تا دور از هیاهو خوشونو به من معرفی کنند و به همه بگن: همه نینی، نینی همه!!
اون آقاهه که بر خلاف بابام موی وسط کله سرشو آورده جلو لب و بینیش، بابا بزرگمه!! البته خیلی هم بزرگ نیست! اما من دوستش دارم، چون روزی صد دفعه وقتی گریه میکنم، داد میزنه: فلانی صدای تلویزیونو کم کن و همه بهش میخندن و به من نیگا میکنن و میدونم که این جمله نهایت عشق یه بابا بزرگ به نوشه!! خوشبختم بابا بزرگ!
اون پیر زن مو قشنگ که از میون این همه رنگ موی سرشو به رنگ سفید در اورده مامان بزرگه! ایشون تبحر خاضی در خواباندن من داره و وقتی همه از خوابیدن من نا امید میشن همین خانوم خوش صدا میگه: برین کنار، همین الان با لالایی خوابش میکنم! من که این موها رو تو آسیاب سفید نکردم!!
راستش من نمیدونم موهاشو تو آرایشگاه آسیاب سفید کرده یا نه! اما میدونم تنها صدایی که من باهاش از خواب بیدار نمیشم و به عکس باهاش میرم به خواب همین آواز مادر بزرگه که با یه چیز شبیه لالالا...لالالا شروع میشه!!
اون خانوم که بابایی روزی صد دفعه بهش میگه: خانومی نپرس هیکلم بعد از زایمان بچه زشت نشده! مامانمه! اما نمیدونم چرا بابام بهش میگه: خانوم! بابا بزرگ و مادر بزرگ اینجام بهش میگن: عروس گلم و اون مادر بزرگ و بابا بزرگم بهش میگن: دخترم!! این سوسول بازیا چیه؟ ادم باید یه نام داشته باشه مث من، که عالم و آدم بهم میگن: نینی قهرمان! کار ایشون اگه تلفن به عمه و خاله و زن عمو و زن دایی و بابام و سی چهل تا از زنای همسایه بزارن، عوض کردن مای بیبی من و هزار تا کار دیگه است! ایشون به بنده شیرم میدن که یه چیزی تو مایههای دوپینگه! من موندم که چرا مامان منو همون دقیقه اول دوپینگ ندادن تا اون جور شسکت نخورم!
اون آقا که مامان خانوم واسه روز تولدش، روز تولدم، روز مادر، سالگرد ازدواجشون و حتی روز بزرگداشت عمر خیام ازش کادو میخواد، بابامه! ایشون نان آور خانواده است اما بیشتر روزا همون کادوها را میاره که گفتم... در پایان نتیجه میگیرم که اگه یه روز بابا نان نیاره من میمیرم! اما اگه تو اون روزایی که گفتم کادو نیاره یا زبونم لال کادوش از کادوی انسی جون مامان کمتر باشه، این خودشه که میمیره!! و از اونجایی که اون نان آور خانواده و اگه بمیره خانواده ما از بین میره و بعدش به همین ترتیب خانوادهها از بین میرن و بعدش یه روز روزنامه مینویسه: و نسل بشر از بین رفت! اما چون اصولا بشری نمونده که اون روزنامه رو بخره و بخونه، اونم ورشکست میشه و میاد به ... اه اه اه دارم چی میگنم واسه خودم! بقیهش بمونه واسه یه روز دیگه!