یاسای ما، لبخند خدا

حکایت دو خواب

سرش را میان دو دستانش گرفته بود و زانوه‌ایش را جمع کرده بود. فقط از تکان شدید شانه‌هایش می‌توان حدس زد که خوشحال نیست! خیلی ناراحت است و گریه می‌کند. به آرامی کنارش نشستم و دستم به دور گردنش حلقه کردم: چیه عزیزم چرا گریه می‌کنی؟ بازم خواب دیدی؟ با گریه گفت: خواب دیدم نمی‌تونم بچه دار بشم! گفتم: که چی؟ نمی‌شی که نمی‌شی! مگه فرقی به حال من می‌کنه! من که تو رو دارم، دیگه غمی ندارم... مگه به عشق من باور نداری! مگه من فقط تو رو به خاطر بچه می‌خوام؟ گفت: نه می‌دونم و به عشق هم باور دارم. ولی تو خواب دیدم که یه پیرزن به تو می‌گفت که این زن بچه دار نمی‌شه! بیا برو زن بگیر! گف...
29 آذر 1390

دفتر خاطرات نی‌نی قهرمان (قسمت هفتم)

اختصاصی لبخند خدا: این مطلب به صورت سریالی به قلم "بابای نی‌نی نیومده (لبخند خدا)" به رشته تحریر در می‌آید. بازپخش آن در هر جا و به هر صورت بدون ذکر منبع عرفا و شرعا حرام است و مستوجب بازپرداخت حق‌الناس به اضافه سودش در آن دنیاست. اگه طالب این همه دردسرید، خود دانید. در ضمن برای اینکه از اصل قصه با خبر شوید به شما توصیه می‌کنم قسمت‌های قبلی را هم مطالعه بفرمایید. نی‌نی قهرمان و بازدید از باغ وحش تاریخ: تاریخ چی؟ تاریخ تولد! تاریخ سالگرد ازدواج مامان و بابا! چرا سوالای گیج کننده می پرسی؟ راست و پوست کنده بگوه تاریخ فلان چیز تا جونم برات بگه!! روز: روز چی؟ روز جهانی کودک! روز مادر! روز پدر! بازم که سوا...
7 آبان 1390

دفتر خاطرات نی‌نی قهرمان (قسمت ششم)

اختصاصی لبخند خدا: این مطلب به صورت سریالی به قلم "بابای نی‌نی نیومده (لبخند خدا)" به رشته تحریر در می‌آید. بازپخش آن در هر جا و به هر صورت بدون ذکر منبع عرفا و شرعا حرام است و مستوجب بازپرداخت حق‌الناس به اضافه سودش در آن دنیاست. اگه طالب این همه دردسرید، خود دانید. در ضمن برای اینکه از اصل قصه با خبر شوید به شما توصیه می‌کنم قسمت‌های قبلی را هم مطالعه بفرمایید. نی نی قهرمان و علت غیبت!  (بیانیه اعلام سلامت نی‌نی قهرمان) تاریخ: تاریخ نمی‌زنم تا غیبت نخورم! چون باید اضافه بکشم! روز: همون که گفتم دیگه! اضاف می‌خورم، ساعت: چه سمجه این دفتر! زبون داشت آدمو می‌خورد! مکان: این...
6 مهر 1390

دفتر خاطرات نی‌نی قهرمان (قسمت پنجم)

اختصاصی لبخند خدا: این مطلب به صورت سریالی به قلم "بابای نی‌نی نیومده (لبخند خدا)" به رشته تحریر در می‌آید. بازپخش آن در هر جا و به هر صورت بدون ذکر منبع عرفا و شرعا حرام است و مستوجب بازپرداخت حق‌الناس به اضافه سودش در آن دنیاست. اگه طالب این همه دردسرید، خود دانید. تاریخ: روز تولد یاشاره دیگه! روز: نه اتفاقا چون مامان خانوم خیلی واسه اون لباس گیر داد شب شد. روز نبود ساعت: مم که فکر می‌کنم کادوی خوبی نیست! من که یه بسته مای بی‌بی گرفتم! از اونا که چسب چیک چیک داره و تلویزیون تبلیغ اونو هی نشون میده! دریغ از تکرار سریال ویکتوریا!! مکان: خونه یاشار اینا دیگه! ائونام همسایه اونوری انسی جون دوست جو...
22 مرداد 1390

سالگرد یک پیوند آسمانی

با سلام به همه شما بابا مامانای گرامی و نی‌نی‌های عزیزتر از جون، خوردنی‌تر از شکلات، شیرین‌تر از شکر و از این تعارفات دیگه!! نمی‌دونم تا به حال به آدرس این وبلاگ توجه کردین یا نه؟ اگه توجه کردین که فبه‌المراد! اما اگه توجه نکردین برین به تولبار آدری یه نیگاه بکنید و بیاین تا بهتنون بگم که قضیه چیه؟ - - - - - - - - - - - - - - - - - - خوب نیگا کردین؟ حالا حدس بزنید که این اعداد چیه؟ اعداد ابجد! نه فکرشم نکن! حالا این که گفتی یعنی چی؟ اولین اعدادی که نی‌نی‌مون به زبان آورد؟ که اینقد نامرتبه؟ نه بابا! ما نی‌نی‌مون کجا بود؟! ما که هنوز همون دو کفتر عا...
29 تير 1390

دفتر خاطرات نی نی قهرمان (قسمت چهارم)

اختصاصی لبخند خدا: این مطلب به صورت سریالی به قلم "بابای نی‌نی نیومده (لبخند خدا)" به رشته تحریر در می‌آید. بازپخش آن در هر جا و به هر صورت بدون ذکر منبع عرفا و شرعا حرام است و مستوجب بازپرداخت حق‌الناس به اضافه سودش در آن دنیاست. اگه طالب این همه دردسرید، خود دانید. نی نی قهرمان و جشن تولد   تاریخ: روز تولد یاشار، همسایه اونوری انسی جون مامان روز: همون که گفتم دیگه! روز تولد ... ساعت: واسه کادو میخوای یا واسه خودت؟! مکان: مکان چی عزیزم؟ تولدو تو تره بار که نمیگیرن! خونه یاشار که گفتم همسایه اونوری انسی جون دوست جون جونی مامان! موقعیت: درجه شرقی! مگه میخوای دیش ماهواره رو تنظیم کنی که این سوال رو م...
21 تير 1390

بازتاب انتشار سریال "نی‌نی قهرمان"

سلام به همه باباها، مامانا و نی‌نی‌های فوق دوست داشتنی! خوبید و خوشید که... بعد از انتشار سه قسمت از سریال "نی‌نی قهرمان" و جهانی شدن آن با خبر شدیم که همین بیخ گوش خودمان، اوین (نامی کردی برای دختران به معنی: عشق)که به عبارتی میشه دختر ناز باجناقم یا اگه بخوایم خیلی فامیلش کنیم (!) خواهر زاده خانوم بزرگوار خودم! در یک اقدام خودجوش و در حالی که روحمان هم خبر دار نبوده، آمده و دست به قلم شده و حکایت شیرین تولد خواهرش وینا (که اینم یه نام کردی برای دختران با همون معنی: عشق) را در یکی از مباحث درس فارسی بخوانیم چهارم دبستانش به رشته تحریر درآورده که بی‌شباهت به سریال ما نیست. ما هم با اجازه اوین خانوم و خانواده محترمش کپی ...
15 تير 1390